فیلم تشیع پیکر زن باردار که توسط شوهرش به قتل رسید / حکم قصاص صادر شد + گفتگو با مادر داغدیده و عکس زهرا یوسفوند و قاتل

پس از گذشت نزدیک به یک سال از جنایت هولناک نهاوند که در آن یک زن جوان چهارماهه باردار به دست همسرش کشته شد، حکم نهایی دادگاه صادر و متهم به قصاص محکوم شد. مادر زهرا، قربانی این پرونده، در گفت‌وگویی اختصاصی با رکنا جزئیات تلخ پرونده دخترش را روایت می‌کند، مادری که می‌گوید برای خون‌خواهی زهرا لحظه‌ای از پا ننشسته است.

به گزارش رکنا، در 26 آذرماه سال 1403، خبری تکان‌دهنده از نهاوند استان همدان منتشر شد؛ جایی که یک مرد جوان(پسر خاله مقتول) در اقدامی خشن، همسر باردار خود را به قتل رساند. متهم که ساعاتی پس از وقوع حادثه بازداشت شد، در همان ساعات اولیه لب به اعتراف گشود و انگیزه قتل را «باردار شدن همسرش برخلاف میل او» اعلام کرد، موضوعی که به گفته خانواده قربانی و رای دادگاه، عامل اصلی این جنایت شد.

متهم در اعترافات خود عنوان کرده بود که از ابتدا مخالف بچه‌دار شدن بوده و زمانی که متوجه بارداری همسرش شده، تصمیم به قتل او گرفته است. با تکمیل تحقیقات مقدماتی، پرونده در دادسرای نهاوند تحت رسیدگی قرار گرفت و نهایتاً طی روزهای گذشته شعبه مربوطه رأی نهایی را صادر کرد: قصاص نفس برای قاتل.

برای مطلع شدن از جزئیات بیشتر این پرونده، رکنا با مادر مقتول خانم ، مادر زهرا یوسف‌وند،زن جوانی که در ماه چهارم بارداری به قتل رسید، گفت‌وگو کرده است که در ادامه آن را باهم می خوانیم.

گفت‌وگو بامادری که یک سال برای قصاص قاتل دختر باردارش جنگید

در پی تأیید حکم قصاص برای داماد خانواده که سال گذشته همسر باردار خود زهرا یوسف‌وند را در نهاوند به قتل رسانده بود، با مادر این زن جوان گفت‌وگویی انجام دادیم تا روایت جزئی این جنایت خانوادگی و مسیر یک‌ساله پیگیری پرونده را از زبان او بشنویم.

من مادر زهرا هستم. دخترم باردار بود، اما شوهرش از این موضوع خبر نداشت، چون زهرا می‌ترسید به او بگوید. پنج سال از ازدواجشان می‌گذشت و دامادم 9 سال از زهرا بزرگ‌تر بود. او از همان ابتدا علاقه‌ای به بچه‌دار شدن نداشت و همیشه می‌گفت توان مالی‌اش نمی‌رسد؛ البته این حرفش درست نبود چون خانواده‌اش وضع مالی خوبی داشتند و پدرش کارمند امور خارجه است.

زهرا می‌ترسید خبر بارداری‌اش را به شوهرش بدهد، اما بالاخره او از حالت جسمی زهرا فهمید که باردار است. دخترم چهار ماهه بود.

پدر و مادر داماد با بارداری زهرا مخالف بودند؟

نه، آنها مخالف نبودند. حتی گفته بودند: اگر حسین گفت بچه را سقط کن، بگو پدر و مادرت از دادگاه نامه بیاورند که مشکلی پیش نمی‌آید.

اما زهرا راضی به سقط نبود. دامادم هم قبول کرده بود خبر بارداری را تا شب یلدا پنهان کنند و به خانواده‌ها «سورپرایز» بدهند.

متأسفانه 26 آذر، چیزی که نصیب ما شد «سورپرایز» نبود، یک فاجعه بود.

روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟

شب قبلش به شوهرم گفتم صبح برو خانه‌ی زهرا و با حسین صحبت کن. شوهرم قبول کرد، اما فردا صبح دیگر دیر شده بود.

ساعت حدود 9:30 صبح زهرا به من زنگ زد. گفت: مامان می‌خوام برم حموم، نگران نشو !اما تماس قطع شد. دوباره زنگ زدم گفت: حسین پشت خط بوده و برای انیکه جواب او را بدهد تلفن را قطع کرده است.

تا ساعت 12:00 ظهر شدو همچنان از زهرا خبری نبود،به دامادم زنگ زدم اما او هم جواب نداد. در حالی که همیشه سریع جوابم را می‌داد. حدود ساعت 1:20دقیقه به او پیام دادم: زهرا جواب نمی‌دهد. دارم می‌آیم خانه‌تان

بلافاصله زنگ زد و گفت: نه خاله نمی‌خواد بیای!

اما من قبول نکردم و پدر زهرا  را فرستادم. وقتی رسیدند، حسین اصلاً خانه نبود؛ چون زهرا را کشته بود و از خانه خارج شده بود.

نحوه قتل چگونه بود؟

زهرا را در حمام خفه کرده بود.

بعداً پزشکی قانونی گفت آثار کبودی روی صورت و بدنش وجود داشته و درگیری هم داشته‌اند.

او با دست گلوی دخترم را فشار داده بود؛ خودش هم در جلسه دادگاه گفت: اینقدر فشار دادم تا کبود شد!

انگیزه قتل چه بود؟

تنها دلیلش بارداری زهرا بود. چون دخترم بدون اجازه او باردار شده بود، اما نمی‌دانم چطور کسی به خاطر چنین چیزی زن باردار خودش را می‌کشد.

حتی در حکم دادگاه هم نوشته شده بود انگیزه قتل «باردار بودن مقتوله» بوده.

حکم نهایی دادگاه چه بود؟

دادگاه او را «قاتل زن مسلمان» شناخت و به قصاص محکوم کرد.

برای جنین حکم قتل عمد صادر نشد چون گفته شد مرگ او نتیجه قتل مادر بوده است.

متهم هیچ اعتراضی به حکم نکرد. خودش هم همان چهار ساعت اول بازداشت اعتراف کرده بود.

خانواده قاتل(خواهرتان) در این مدت از شما درخواست بخشش داشتند؟

بله، درخواست کردند، خواستند به خانه ما بیایند، اما اجازه ندادیم.

ارتباطم را با خواهرم مادر قاتلهم قطع کردم. با اینکه آنها با بارداری زهرا موافق بودند، ولی بعد از این حادثه دیگر رابطه‌ای ندارم.

من فقط قصاص می‌خواهم. دخترم بی‌گناه بود. قصاص دخترم را برنمی‌گرداند، اما شاید برای خیلی از جوان‌ها درس عبرت شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا